Thursday, July 5, 2012

نقش سلطنت گریزی درانقلاب آمریکا

اعتراضات در آمریکا ابتدا به دلیل مالیات های غیر عادلانه وضع شده از سوی پادشاهی بریتانیا آغاز شد. در ادامه در سال 1773 انگلستان انحصار صادرات انواع چای به مستعمرات را در اختیار کمپانی قدرتمند هند شرقی قرار داد. آمریکاییان در اعتراض به قانون جدید به داخل سه کشتی انگلیسی که لنگر انداخته بودند وارد شده و تمام محموله  چای آن هارا در بندرگاه به  دریا ریختند. پارلمان با قوانینی جدید پاسخ داد که مستعمره نشینان به آن ها " قوانین غیر قابل تحمل " یا " سرکوب گران " می گویند. به موجب اولین آن ها یعنی لایحه بندر بوستون، این بندر تا زمانی که پول چای پرداخت نشده مسدود می ماند . این کار زندگی شهر را تهدید می کرد زیرا جلوگیری بوستون از دسترسی به دریا به معنی یک فاجعه اقتصادی بود.
  به پیشنهاد مجلس قانونگذاری ویرجینیا، در تاریخ 5 سپتامبر 1774 نمایندگان مستعمرات در فیلادلفیا جلسه ای برای " بحث در مورد وضعیت ناگوار مستعمرات " تشکیل دادند. شرکت کنندگان در این جلسه موسوم به اولین کنگره قاره، از طریق کنگره های ایالتی یا انجمن های مردمی انتخاب شده بودند.  آن ها باید در ظاهر اتفاق آرا ی خود را حفظ می کردند تا بتوانند دولت انگلیس را وادار به دادن امتیازات کنند. اما در عین حال باید از نشان دادن رادیکالیسم و روحیه استقلال طلبی هم پرهیز می کردند تا آمریکایی های میانه رو را  متوحش نکنند. در اینجا همچنان سخنی از استقلال نیست. 
در ژانویه 1776 توماس پین، نویسنده و نظریه پرداز سیاسی رادیکال که در سال 1774 از انگلستان به آمریکا آمده بود ، جزوه ای 50 صفحه ای موسوم به عقل سلیم به چاپ رساند. در سه ماه 100,000 نسخه از این جزوه به فروش رفت. او سلطنت استبدادی موروثی را مورد حمله قرار داده بود و عقیده داشت یک انسان صادق بیش از " تمامی شاهان شروری که تا به حال وجود داشته اند " برای جامعه ارزش دارد. او راه حل هایی ارائه داده بود –  اطاعت از ظلم و استبداد شاه و دولتی منسوخ، یا آزادی و سعادت به عنوان یک جمهوری مستقل و خودکفا. عقل سلیم که در همه مستعمرات انتشار یافته بود، کمکی بود برای تصمیمگیری در راه جدایی .
اما هنوز اخذ تأیید رسمی یک یک مستعمرات مانده بود. در 7 ژوئن، ریچارد هنری لی ، اهل ویرجینیا، طی قطعنامه ای تقدیم به کنگره  قاره ای اعلام کرده بود: "این مستعمرات متحد ایالاتی آزاد و مستقل هستند و حق آزادی و استقلال را نیز دارند... "  بلافاصله یک کمیته پنج نفره به ریاست توماس جفرسون از اهالی ویرجینیا برای تهیه طرحی جهت رأی گیری  تعیین شد .
کار جفرسون، اعلام استقلال، که در 4 ژوییه 1776 به تصویب رسید، نه تنها پیدایش یک کشور جدید را اعلام می کرد بلکه فلسفه آزادی انسان را مطرح کرد که تبدیل به قدرتی پویا در سراسر جهان گشت. این اعلامیه  از فلسفه سیاسی دوران روشنگری انگلستان و فرانسه اقتباس شده بود اما بیش از این ها تحت تأثیر رساله ی دوم در باب حکومت جان لاک تهیه شده بود. لاک مفاهیم کلی حقوق عرفی مردم انگلیس را گرفته وآن ها را به حقوق طبیعی تمام انسان ها تعمیم داد. بخش آغازین این اعلامیه که معروف نیز هست، منعکس کننده نظریه لاک در مورد قرار داد اجتماعی در حکومت است :
ما  این حقایق را بدیهی می دانیم که همه انسان ها یکسان خلق شده اند، خالق آن ها حقوقی غیر قابل انتقال به آنان  اعطا کرده، که از جمله این حقوق، حق زندگی، حق آزادی و حق جستجوی سعادت است. –  برای به دست آوردن این حقو ق، میان انسان ها حکومت هایی ایجاد شده که قدرت عادلانه  آن ها از موافقت کسانی نشئت می گیرد که بر آن ها حاکم هستند. هرگاه حکومتی این اهداف را زیر پا بگذارد مردم حق دارند آن را تغییر داده یا براندازند و حکومت تازه ای بر پا کنند. حکومتی که پایه های آن بر اصول و قدرت آن به شکلی باشد که بتواند به بهترین وجه امنیت و سعادتمندی آن ها را برآورده سازد .
جفرسون اصول لاک را به طور مستقیم با وضعیت مستعمرات مرتبط کرد. مبارزه برای استقلال آمریکا یعنی مبارزه برای تشکیل حکومتی مبنی بر رضایت مردم به جای حکومتی پادشاهی " که با همدستی دیگران ما را وادار به اطاعت از قوانینی کند که مخالف قانون اساسی ما و نا آشنا با حقوقمان باشد . ..." فقط حکومتی با توافق مردم است که می تواند متضمن حق طبیعی زندگی، آزادی و جستجوی سعادتمندی باشد." به این خاطر، مبارزه در راه استقلال آمریکا یعنی مبارزه در راه دستیابی به حقوق طبیعی خود .





No comments:

Post a Comment